از سری مسایلی که داوطلبان کنکور کم و بیش با آن سرو کار دارند مفاهیمی مثل نمره خام(درصد)، رتبه و تراز می باشد. تراز مفهومی پیچیده تر از بقیه مفاهیم می باشد و اکثر داوطلبین اطلاعات کمتری در این رابطه با این مفهوم دارند، در ادامه به نکاتی در رابطه با نمره تراز و شیوه محاسبه آن در کنکور پرداخته شده است به همین دلیل با ذکر مثالهایی سعی کرده ایم که این مفهوم را قابل فهم کنیم.
فرض کنید از دانش آموزان یک کلاس آزمون ریاضی گرفته می شود و یکی از دانش آموزان این کلاس نمره پانزده کسب می کند و با این نمره نفر اول کلاس می شود و بار دیگر هم از این کلاس آزمونی گرفته می شود و آن دانش آموز بار دیگر نیز 14 را کسب می کند با این تفاوت که نفر آخر کلاس می شود. در هر دو آزمون نمره 14 را کسب کرده است ولی ارزش این دو نمره یکسان نیست به عبارتی ممکن است دقیقاً درصد نمرات خام کارنامه شما با درصد نمرات خام کارنامه دوست شما برابر باشد، اما رتبه شما یکسان نباشد؛ به بیان دیگر، در آزمون سراسری و آزاد، هر تست کنکور، ارزش خاص خود را دارد و ارزش تست شمار6 شش ریاضی با تست شماره هفت یکسان نمی باشد، و جالب است بدانید آن تستی که داوطلبین کمترین پاسخ را به آن داده اند ارزشمندتر می باشد و سبب می شود نمره تراز شما بالا تر برود.
برای اینکه یک داوطلب بداند که جایگاهش در میان سایر داوطلبان کجا می باشد به طور معمول از خود سوال هایی را می پرسد به این صورت که 1-در هر درس از روی نمره خام(درصد) بفهمم که جایگاهم کجا می باشد2-د هر درس از روی رتبه بفهمم که جایگاهم کجا می باشد. در ادامه برای فهم قضیه چند مثال را می آوریم.
شما در آزمون تستی درس زیست شرکت می کنید و پس از بازگشت پدر شما می پرسد که چند درصد را پاسخ دادی؟ و شما پاسخ می دهید 60 درصد زیست را پاسخ دادم و در نتیجه پدر شما بسیار خوشحال می شود، اما بدون اطلاع از جایگاه شما خوشحال می شود. زیرا آزمون گرفته شده بسیار آسان بود و درصد 60 جزو درصد های پایین کلاس بود، با توجه به این مثال می توان گفت که درصد(نمره خام) ملاک و معیار قابل اتکایی برای اطلاع از جایگاه شما نمی باشد، در آزمونهای آسان درصد بالا می رود و د آزمونهای سخت درصد پایین می آید. ممکن بود دبیر زیست شما یک ازمون سخت بگیرد و درصد همه پایین بیاید و به عبارتی درصد کل بچه ها پایین بیاید در این صورت درصد 40 هم می تواند از درصد های مناسب و خوب باشد و جایگاه و رتبه خوبی را به شما بدهد. با این مثال ها ممکن است شما بگویید که نمره خام موضوع مهمی نیست و مهم رتبه است که این نحوه نگرش نیز پاسخ مناسبی برای بحث بالا نمی باشد، در ادامه برای باز کردن این قضیه مثال دیگری را نیز آورده ایم.
شما با کارنامه آزمون خود به خانه می روید و پدرتان به محض دیدن کارنامه سراغ رتبه شما می رود و با دیدن رتبه 6 شما بسیار خوش حال می شود، ما نمی داند که تعداد شرکت کنندگان در آزمون فقط 10 نفر بوده است، به این ترتیب متوجه می شویم که رتبه نیز معیار مناسبی برای تخمین جایگاه داوطلب نمی باشد. رتبه، یک عنصر مرتبط با جمعیت شرکت کننده می باشد، و از آنجایی که هیچ یک از آزمونهای آزمایشی (اعم از خصوصی یا دولتی) جمعیتی حتی در حد ده درصد جمعیت آزمون سراسری را هم دارا نیستند، رتبه هیچ یک به تنهایی، معیار دقیقی برای تخمین وضعیت داوطلب نمی باشد؛ البته بعضی از داوطلبان که در آزمونهای آزمایشی شرکت مینمایند، سعی میکنند که این مشکل را با تناسب بستن حل کنند. تجربه ثابت کرده است که این نحوه محاسبه، یعنی تناسب بستن، در بیشتر موارد، غلط از آب در می آید و در بسیاری از موارد، رتبه فرد بسیار بهتر از این عدد خواهد شد؛ زیرا جمعیت کل شرکت کننده در آزمون سراسری به طور میانگین، ضعیفتر از جمعیتهای شرکت کننده در آزمونهای آزمایشی می باشد؛ البته در مواقعی ممکن است که نتیجه برعکس باشد و این بستگی به سطح آزمون آزمایشی مورد نظر و جمعیت شرکتکننده در آن دارد، و اگر آزمونی ضعیف با شرکت کنندگانی در سطح پایین درسی باشد، این رتبه ممکن است که از این هم پایینتر باشد؛ پس به هیچ وجه نمیتوان به نتیجهای که از تناسب بهدست میآید، اطمینان کرد و بر اساس آن جایگاه خو را تخمین بزنیم. بنابراین تراز جایگاه شما را در میان داوطلبان به درستی نشان می دهد، درس ها و سوالاتی در کنکور وجود دارد که به دلیل کمتر پاسخ دادن به آن ها تاثیر زیادی بر تراز می گذارد. به طور مثال در گروه تجربی ریاض و فیزیک، در گروه ریاضی شیمی و گروه علوم انسانی ریاضی و آمار دارای بیشترین تاثیر در تراز داوطلبین می باشند به این دلیل که کمتر داوطلبی در گروه های مختلف به این دروس و تستهای آن پاسخ می دهند.
تفاوت رتبه و تراز , رتبه تنها ترتیب سطح علمی داوطلبان را مشخص میکند. یعنی نمیتوان تفاوت سطح علمی دو دانش اموز را به طور دقیق از رتبه ی آن دو فهمید و فقط میتوان گفت که کدام بهتر یا بدتر است.
اما تراز، با دقت کامل میتواند سطح علمی افراد را با هم مقایسه کند. به این صورت که با در نظر گرفتن تعداد و ارزش سوالاتی که داوطلبان پاسخ می دهند، به آن ها یک امتیاز داده میشود. از این امتیاز عددی که با عنوان تراز» یاد میشود، برای رتبه بندی و همچنین سنجش تفاوت علمی داوطلبان استفاده می شود.تفاوت رتبه و تراز
تفاوت رتبه و تراز : لازم به ذکر است که عدد رتبه ی هر فرد هرچه پایین تر باشد، نشان دهنده ی زرنگ تر بودن او، و عدد تراز هر فرد هرچه بالاتر باشد، نشان دهنده ی زرنگ تر بودن او نسبت به بقیه است.
مثال: 3 دانش اموز در درسی، درصدهای مقابل را کسب می کنند:
1) 10% 2)15% 3)90%
اگر بخواهیم سطح علمی این 3 دانش آموز را مقایسه کنیم، با مفهوم رتبه» تنها میتوان گفت که دانش اموز شماره ی 3 اول، شماره ی 2 دوم، و شماره ی 1 سوم است. پس اینکه دانش اموز سوم چه قدر از بقیه توان علمی بالاتری دارد، با رتبه مشخص نمی شود.
اما نمره ی تراز» که به این سه دانش اموز اموز داده میشود، چیزی شبیه اعداد زیر است.
دانش اموز شماره ی 3 : 11000
دانش اموز شماره ی 2 : 6000
دانش اموز شماره ی 1 : 5000
به این ترتیب می توان فهمید که اختلاف وضعیت علمی این 3 دانش اموز، چقدر است.
تفاوت رتبه و تراز : رتبه ترتيب داوطلبان را نشان مي دهد و مثلا اگر 2000 نفر در کنکور شرکت کنند نفر 1 تا هزار را مشخص مي کند اما تراز تفاوت بين داوطلبان را نيز نشان مي دهد به اين معني که مثلا يک نفر که رتبه 1 شده و يک نفر رتبه 2؛ تراز نشان مي دهد که تفاوت علمي اين دو چقدر است. مثلا 1 شده 7300 ولي دو شده 7000 مثلا البته . يعني رتبه 1 تا 2 فاصله 300 درجه اي از نظر توان علمي دارند. این تفاوت چگونه مشخص می شود از طریق مقایسه شما با دیگران.
تفاوت رتبه و تراز : به چه صورت یکی این که مثلاً در درس هایی که اکثر افراد پایین زده اند به عنوان نمونه 40 درصد اگر داوطلبی 90 درصد بزند تفاوت این فرد با بقیه بسیار زیاد خواهد بود به این دلیل که توانسته درصدی بزند که سایرین نتوانسته اند. حتی در سوالات هم این اتفاق می افتد ممکن است دو داوطلب 60 درصد بزنند اما یکی تراز آن از دیگری بیشتر باشد. چه موقع این اتفاق می افتد زمانی که داوطلب برتر به سوالاتی از آن درس پاسخ داده باشد که اکثراً نتوانسته اند پاسخ بدهند و برعکس فرد دوم به سوالاتی پاسخ داده است که همه توانسته اند پاسخ دهند.
همچنین سطح دشواری سوالات نیز بسیار تعیین کننده است. سوالات در سازمان سنجش سطح بندی می شود: ساده، متوسط و دشوار. داوطلبی که بتواند سوالات دشوار را پاسخ دهد قطعاً تراز بالاتری خواهد داشت و همینطور متوسط و سپس ساده. اگر تعداد داوطلبان پاسخ دهنده به یک سوال بسیار کم باشد یعنی آن سوال دشوار است و کسی که به این سوال پاسخ دهد تراز بالاتری تعلق خواهد گرفت.تفاوت رتبه و تراز
در نهایت باید ارتباط این دو را این گونه بیان کنیم که تراز رتبه را تعیین می کند نه درصد.
در گروه هاي مختلف آزمون سراسري ، هريك از رشته ها داراي ضرايب متفاوتي از دروس آن گروه مي باشند. بعنوان مثال در رشته پزشكي گروه آزمايشي علوم تجربي ضريب درس زيست شناسي4، ضريب درس رياضي 2 ، ضريب درس شيمي 3 و . . . است . يا براي شما داوطلبان عزيز فني حرفه اي و كار دانشي ضريب رياضي (2،1 ) 4وفيزيك (2،1 ) و شيمي ( 1،2) و ادبيات و زبان فارسي (2،1) 2 و دين و زندگي (1،2،3) 5/1 و عربي (1،2) 1 و زبان انگليسي (1،2) 1 است .تفاوت رتبه و تراز
براي اطلاع كامل از مفهوم ضريب و نقش آن در كنكور ، رتبه و گزينش در رشته ها به نكات زير دقت كنيد :
بنابر تصميم گيري سازمان سنجش و آموزش كشور در آزمون هاي تستي كنكور امتياز هر تست درست برابر (3) ، امتياز تست بدون جواب (0) و امتياز تست با جواب نادرست (1-) است . نمره خام يا درصد خام شركت كننده در هر درس از فرمول زير محاسبه مي شود.
100× (تعداد جوابهاي نادرست)3/1 – (تعداد جواب هاي درست ) = نمره خام به درصد
تعداد كل تست ها
درصد خام بدست آمده در هر درس در ضريب درس ضرب مي شود . عددي كه به اين ترتيب بدست مي آيد كه عددي اعشاري است كه براي سهولت آن را در ضريبي بين صفر تا 10 ضرب مي كنند تا نمره تراز بدست آيد .تفاوت رتبه و تراز
البته اين عدد هر ساله توسط سازمان سنجش مشخص مي گردد .
رتبه داوطلب با توجه به مجموع نمرات تراز وي محاسبه مي شود.
حال با توجه به نكات فوق به مثال صفحه بعد دقت كنيد :
فرض كنيد كه ضريب درس زيست شناسي (4) ، درس رياضي (2) ، درس شيمي (3) و درس فيزيك (2) باشد و دانش آموزي به سؤالات هر درس مطابق جدول زير پاسخ داده باشد .
و نمره تراز اين دانش آموز ( ضريب تراز 10 ) است در هر درس به ترتيب زير خواهد بود
2400=100×4×60= درس زيست شناسي
1400 =100× 2×70 = درس رياضيات
6/ 1266= 100× 2×33/63 =درس شيمي
2/1533 =100× 2× 66/76=درس فيزيك
توجه به اعداد فوق روشن مي سازد كه ضريب درس نقش اساسي در تعيين نمره تراز دارد. توجه كنيد كه در درس زيست شناسي با اينكه درصد خام بسيار كمتر از دروس ديگر است نمره تراز بالاتري بدست آمده است .
اين مطلب را به عبارت ديگر مي توان بدين ترتيب بيان كرد كه هر پاسخ درست در درس زيست شناسي ارزش معادل دو برابر پاسخ درست در دروس ديگر را دارد و از طرف ديگر هر پاسخ نادرست در اين درس نيز زياني معادل دو برابر يك پاسخ نادرست در دروس ديگر را متوجه داوطلب خواهد ساخت .اختلاف ميان امتياز هر پاسخ درست و هر پاسخ نادرست در هر يك از دروس با توجه به فرمول زير محاسبه مي شود :
ضريب ×4=ضريب درس × [3-(-1)]
يعني در درس زيست شناسي اختلاف يك پاسخ درست و نادرست 16 امتياز است . در حالي كه در دروس رياضي ، فيزيك يا شيمي 8 امتياز خواهد بود.
( نكته : در سيستم جديد كنكور سراسري اين امتيازات تغيير كرده است . )
تفاوت رتبه و تراز : حال با توجه به موارد گفته شده مشاهده مي كنيد كه در هر يك از گروه هاي آزمايشي دروسي كه ضريب بالاتري دارند ، از نظر تأثير در گزينش داوطلب اهميت فوق العاده زيادي دارند . به عبارت صحيح تر نمره بالا در اين دروس شرط لازم براي قبولي است . بنابراين بخوبي مي بينيد كه بايد وقت بيشتري را صرف اين دروس كنيد .
اما اين مطلب بدان معني نيست كه مي توان از دروس با ضريب پايين ( مانند درس عربي با ضريب 2 ) چشم پوشي كرد .زيرا بالا بودن نمره در دروس با ضريب بالا شما را در موقعيتي قرار مي دهد كه با ديگران مقايسه شويد . ولي براي قبول شدن شما كافي نيست . ضرائب مربوط به دروس عمومي و پايه و اختصاصي هر يك از رشته ها همه ساله توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالي بصورت دفترچه هايي در اختيار داوطلبان قرار مي گيرد .شما نيز بايد با توجه به گروه آزمايشي خود و رشته هاي دانشگاهي كه در آن مايل به ادامه تحصيل هستيد ، ضرايب دروس اختصاصي خود را با توجه به مندرجات دفترچه راهنما بيابيد تا با آگاهي بيشتري نسبت به ارزش دروس مختلف به مطالعه آنها بپردازيد و نسبت به هر كدام ارزشي مطابق ضرايب مربوط به آن درس قائل شويد كه البته در چند سال گذشته ، ضرايب دروس عمومي و پايه و اختصاصي مطابق آنچه كه گفته شد ثابت بوده است .
تفاوت رتبه و تراز : همان طور كه پيش از اين اشاره شد ، رتبه شما در هر درس با توجه به نمره شما در همان درس مشخص مي گردد . توجه كنيد كه اين گونه روش تعيين رتبه باعث خواهد شد كه عده اي از داوطلبان داراي رتبه اي يكسان گردند .
كه در اين صورت رتبه نفرات بعدي با توجه به تعداد داوطلبان قبل از آنها مشخص مي شود . براي اينكه بخوبي به اين مطلب آگاه شويد به مثال زير توجه كنيد :
نمرات فرضي پانزده نفر در يك آزمون به ترتيب زير بوده است : (هر يك از حروف انگليسي نمايش نام يكي از امتحان دهندگان است . )
و رتبه هاي افراد فوق نيز بصورت زير تعيين مي شود :
دقت كنيد كه تمام افرادي كه داراي نمرات يكسان هستند رتبه اي يكسان دارند و رتبه نمرات بعدي با توجه به تعداد افراد بالاتر از آنها معين مي شود .
روش فوق در تعيين رتبه باعث تراكم زياد شركت كنندگان در يك رتبه خاص مي شود . و به اين ترتيب است كه ، درست يا نادرست بودن پاسخ يك تست نيز مي تواند نقش بسزايي در قبولي يا عدم قبولي شخص داشته باشد . اين امر به خصوص در رتبه هاي بين 1000 تا 5000 بخوبي مشهود است . در اين حدود يك تست مي تواند رتبه را ، حتي تا 500 نفر تغيير دهد و اين تغيير خود تعيين كننده وضعيت قبولي شخص خواهد بود .تفاوت رتبه و تراز
بنابر اين به خوبي متوجه شديد كه ، درست يا نادرست بودن پاسخ حتي يك تست بخصوص در دروسي كه ضرايب بالا دارند براي شما تعيين كننده است .
مدتی هست که درگیر یک مفهوم هستم به نام تراز»! اگر در کل اینترنت بگردید، هیچ سایتی را نخواهید یافت که یک تعریف مشخص و درست و قابل اعتماد از تراز در کنکور بیان کرده باشد! همه فقط نوشتهاند: هر چه تراز در کنکور، بالاتر، بهتر!! (خیلی ممنون!!)
من نتیجه خواندن نزدیک به ده مطلب در مورد تراز را اینجا میآورم شاید به درد کسانی که احیاناً با طراحی سیستمهایی شبیه تستا درگیر هستند و یا حتی کنکوریها بخورد:
ببینید، برای اینکه افراد یک آزمون را رتبهبندی کنیم، شما چه راهی پیشنهاد میکنید؟
خوب، ممکن است بگویید هر کس هر نمرهای گرفت (که اصطلاحاً آنرا نمره خام» مینامیم) در رتبه بالاتری قرار بگیرد.
خوب، با این حساب مثلاً شما نمره ۱۷ میگیرید و در جایگاه اول قرار میگیرید اما فردای همان روز یک آزمون دیگر گرفته میشود و شما در آن آزمون هم ۱۷ میگیرید اما این بار در جایگاه آخر قرار میگیرید. چرا؟ چون دیروز سؤالات آسان بوده و امروز سؤالات سخت.
متوجه میشوید مشکل چیست؟ نمره ۱۷ شما یک بار ارزش بالاترین را داشت و یک بار ارزش پایینترین! یعنی بحث این است که مثلاً ممکن است من در کنکور امسال نمرهام ایکس بشود و نفر اول کنکور بشوم. بعد کنکوریهای سالهای قبل بگویند چون آزمون آسان بوده ایشان نمره بالا گرفته و از این جور حرفها.
یا مثلاً ممکن است شما ریاضی که درس با ضریب بالا است را خوب بزنید و نمره خوبی بگیرید اما در درس ادبیات هیچ دانشی نداشته باشید!
یک مشکل دیگر که تراز حل میکند این است: فرض کنید بخواهیم بر اساس نمره خام» رتبهبندی کنیم. فرض کنید یک نفر در یک کلاس ۱۸ گرفته. آیا میشود گفت او نفر اول میشود؟ خیر! شاید آزمون آنقدر ساده بوده که همه افراد کلاس ۱۹ و ۲۰ گرفتهاند و او آخرین نفر میشود! یعنی ۱۸ آن ارزشی که در آزمونهای دیگر دارد را ندارد!
در بحث تراز» (یا Balance) ما دنبال یکسانسازی ارزش نمره» و نرمالسازی» (Normalization) هستیم. یعنی ترازی که میگیرید همیشه ارزشش همان باشد و اینکه نسبت به همه سؤالات» سنجیده شوید. در ترازبندی، تکتک سؤالات مهم میشوند (یعنی هر چه دیگران به آن سؤال، کمتر پاسخ صحیح دهند، ارزش آن سؤال بالاتر میرود) و اینکه سطح بقیه افراد چطور باشد، روی تراز شما مؤثر است.
تراز، معمولاً عددی است بین 0 تا 10000 و ظاهراً گاهی اوقات روی 15000 هم تنظیم میکنند. (بسته به تعداد شرکت کنندگان)
برای به دست آوردن تراز کلی داوطلب ابتدا باید تراز او در هر درس را به دست آوریم.
تراز کاربر در هر درس طبق فرمولهای زیر محاسبه میشود:
نمره خام در کنکور و آزمونهای مشابه چطور محاسبه میشود؟
همانطور که میبینید برای محاسبه تراز، به نمره خام» نیاز دارید. نمره خام همان است که شما بارها شنیدهاید: اگر آزمون نمره منفی داشته باشد، باید تعداد گزینههای صحیح را بشماریم و به ازای هر ۳ غلط یکی از تعداد صحیحها کم کنیم. سپس عدد را به تعداد کل سؤالات تقسیم کنیم و نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم تا یک عدد درصدی به دست آید. این میشود نمره خام شما در آن درس.
مثلاً اگر از ۲۵ سؤال، ۱۰ سؤال را صحیح بزنید و ۳ سؤال را غلط و بقیه را نزنید، نمره خام شما میشود:
(10-1)/25*100=36%
شاید فرمول راحتتر این باشد:
True : تعداد پاسخهای صحیح
False : تعداد پاسخهای غلط
Total : تعداد کل سؤالات
مثلاً برای مثال بالا داریم:
(30-3)/75*100=36%
اگر آزمون نمره منفی نداشته باشد که لازم نیست به ازای هر ۳ غلط یک صحیح را کم کنید.
برای به دست آوردن تراز کل، اینطور که یک جا نوشته شده، باید تراز هر درس را ضربدر ضریب آن کنید و با هم جمع کنید. سپس نتیجه را تقسیم بر جمع ضرایب دروس کنید. یعنی:
توضیحات اضافه: فرمول تراز برای اینکه نمرات را بین 0 تا 100 تراز کنند طبق این مقاله عالی، به صورت زیر خواهد بود:
T = (Z x 10) + 50
در این فرمول، ۵۰ در حقیقت میانگین فرضی است که میخواهید نسبت به آن نمرات را تراز کنید.
هر چقدر بخواهید بازه اعداد بیشتر شود، اعداد ۱۰ و ۵۰ را در ۱۰ ضرب میکنید؛ مثلاً اگر بخواهید نمرات بین ۰ تا ۱۰۰۰۰ تراز شود، طبق فرمولی که در ابتدا گفتم عمل میکنید؛ یعنی:
T = (Z x 1000) + 5000
فقط دلم میخواهد یک لحظه تصور کنید برای به دست آوردن تراز داوطلب در هر درس چه پردازش عظیمی باید انجام شود! اصلاً تراز را رها کنید! نمره میانگین کل داوطلبان در هر درس را تصور کنید! وقتی تعداد داوطلبین بیش از ۱۰۰ نفر و سؤالات بیش از ۱۰۰ تا باشد، آنقدر پردازش عظیمی لازم است که احتمالاً نرم افزار وسط کار جا بزند و ادامه ندهد!!
آنقدر این پردازش طولانی و سنگین است که من حوصله نوشتن مراحل آنرا ندارم تا شما عظمتش را درک کنید!
حالا تصور کنید باید نمرات میانگین و تراز چندین درس حساب شود و اگر تراز کل را طبق نظر من بخواهیم حساب کنیم، واویلا میشود!!!!!!!!!
ما در تستا این امکان را فقط برای آزمونهایی با تعداد افراد زیر ۱۰۰ نفر پیشنهاد میکنیم که فعال کنند وگرنه بعید میدانم سرور اجازه دهد چنین پردازش عظیمی برای یک سایت انجام شود. آن هم اگر تصور کنیم همه کاربران بخواهند همزمان بروند کارنامه خود را ببینند!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از آن محاسبات بود که بعد از پیادهسازی به خودم تبریک گفتم! :)
کانال رایگان من
طبق گفته های سازمان سنجش امسال داوطلبان کنکور سراسری 99 برای شرکت در کنکور حق انتخاب نوع کنکور نظام قدیم یا نظام جدید را دارند و می توانند نظام جدید یا نظام قدیم را انتخاب کنند. پس از این حرفها بود که بک سوال بزرگ، ذهن بسیاری از داوطلبان را درگیر کرد: در کنکور 99 نظام جدید را انتخاب کنیم یا نظام قدیم را؟ تعداد مراجعات برای پاسخ به این سوال به قدری زیاد بود که تصمیم بر آن شد تا با مقایسه هر دو نظام قدیم و جدید، پاسخ دقیق و قانع کننده ای را به این سوال داوطلبان بدهیم.
ابتدا بهتر است تا نظام قدیم را به خوبی بشناسیم و ویژ گی های ان را به دقت بررسی کنیم. هر نظامی با توجه به مزایا و معایب خود بررسی می شود.
مهم ترین ویژگی های نظام قدیم را در این مورد می توان برشمرد:
1- کتاب های کمک آموزشی و بانک های جامع تستی بسیار خوبی در این زمینه وجود دارد. برای اینکه بهترین کتاب های نظام قدیم را بشناسید و آنها را تهیه کنید، برای شما یک مطلب خوب آماده کرده ام که می توانید از طریق لینک زیر مطالعه کنید.
2- بسیاری از نکات تستی و ترکیبی کنکورهای نظام قدیم استخراج شده است.
3- آزمون های آزمایشی مختلف، با شبیه سازی سوالات مختلف کنکورهای سراسری در سال های گذشته، بانک تستی مناسبی را برای این نظام فراهم کرده اند.
4- میزان تسلط دبیران و معلمان بر روی مباحث کتاب های نظام قدیم بسیار بالاتر است.
5- کلمات کتاب های درسی به طور کامل جا افتاده است و نیازی به تغییر معانی کلمات در ذهن نیست. به خصوص این مطلب در دو درس زیست شناسی و شیمی بسیار مهم است.
6- نظام قدیمی ها بدترین نوع سوالات در کنکور خود را دیده اند، مثل سوالات شیمی سال 95 یا سوالت زیست شناسی سال 96 و 97 یا سوالات فیزیک سال 94 و 96 و دیگر سخت تر از این سوالات امکان ندارد. پس آنچه که باید بر سر انها آمده باشد آمده است و کتاب های کمک آموزشی و معلمان و مشاوران کنکوری روش های مقابله با آنها را بلد شده اند و به دانش آموزان یاد می دهند.
7- مزایای اصلی کنکور نظام قدیم را در یک مطلب دیگر به طور کامل و جامع شرح داده ام که از طریق لینک زیر می توانید این مطلب را به دقت مطالعه کنید:
معایب اصلی نظام قدیم در موارد زیر است:
1- کتاب ها برای نظام قدیم تجدید چاپ نشده است و بزرگترین مشکل نظام قدیمی ها در تهیه کتاب هاست که مجبورند به زحمت کتاب های دست دوم را تهیه کنند.
2- کتاب ها به روزرسانی نمی شوند و در واقع سوالات دو سال اخیر مورد بررسی دقیق قرار نمی گیرند.
3- با توجه به اینکه سطح نظام قدیم از نظام جدید بالاتر است، طراحی سوالات سخت تر در آن بیشتر محتمل است.
4- کفه ترازو در کنکور امسال به نفع نظام جدیدی ها بوده است و جالب اینکه هر 10 نفر اول کنکور تجربی بچه های نظام جدید بوده اند.
5- تکراری بودن سوال باعث می شود تا طراحی سوالات در نظام قدیم شکل دیگری داشته باشد و در نتیجه همین امر باعث پیچیده تر شدن و سخت تر شدن سوالات نظام قدیم می شود.
6- همیشه استرس اینکه امسال، آخرین سالی است که کنکور نظام قدیم برگزار می شود، آنها را می ترساند و در کنار اضطراب و استرس کنکور، استرس دیگری را نیز به آنها وارد می کند.
مهم ترین ویژگی ها و مزایای نظام جدید عبارتست از:
1- کتاب های کمک آموزشی و کنکوری بسیار زیادی با تنوع بسیار بالایی در اختیار نظام جدید هاست.
2- با کوچکترین تغییرات کنکور، کتاب ها به روزرسانی می شوند و همه نکات محتمل را در داخل خود می گنجانند.
3- با توجه به تازه بودن نظام جدید و جا بودن فضا برای طراحی سوالات، احتمال اینکه سوالات ساده تر باشد بسیار زیاد است و طراحان با خیال راحت تری و بدون ترس از تکراری بودن سوالات، سوال طرح می کنند و همین امر باعث می شود تا وارد لایه های بسیار پیچیده و عمقی کتاب های درسی برای طراحی سوال نشوند. اتفاقی در کنکور سال 98نیز افتاد و سوالات نظام جدید به نسبت آسان تر بود، حداقل اینطور به نظر می رسید و با توجه به مقایسه نتایج نظام قدیمی ها با نظام جدیدی ها، این امر بسیار محتمل تر به نظر می رسد.
4- نظام جدیدی ها استرسی بابت اینکه آخرین سال کنکور نظام آنها باشد نخواهند داشت و تا سال های سال از این بابت راحت هستند.
5- مباحث درسی آنها در بعضی دروس قدری ساده تر شده است، مثلا در ریاضی، مبحث انتگرال حذف شده است. البته به تغییرات بین کتابی نظام قدیم و نظام جدید بعدا اشاره دقیق تری خواهم کرد.
اما در حالی که شاید برای نظام جدید معایبی به نظر نرسد، اتفاقا معایب بسیار جدی نیز دارد.
1- استفاده از واژه هایی که فرهنگستان لغت و ادب فارسی جایگزین واژه های غربی کرده است، باعث بدفهم شدن مطالب درسی شده است.
2- تسلط دبیران و معلمان بر روی جا انداختن نکات جدید کتاب های درسی بسیار پایین تر از تسلط آنها نسبت به کتاب های نظام قدیم است.
3- حد سختی و آسانی سوالات در نظام جدید مشخص نیست. آنچه که بارز است این است که جا برای سخت تر شدن سوالات نظام جدید خیلی خیلی باز است. اینکه چه زمانی شروع کنند به طراحی سوالات جدید با نکات عجیب و غریب برای نظام جدید، هنوز معلوم نیست. شاید همین کنکور سال 99 باشد و شاید هم نباشد.
4- این استرس در نظام جدیدی ها وجود دارد که سوالات اگر سخت تر و غیر معمول تر بیاید بسیار شرایط به ضرر آنها خواهد بود، چرا که نظام قدیمی ها برای سوالات سخت عملکرد بسیار بهتری خواهند داشت.
5- کتاب های موجود در نظام جدید، حاوی مسائل و نکاتی است که هنوز مورد سوال قرار نگرفته است و بالطبع در کتاب های کمک آموزشی نیز مورد بحث دقیق قرار نگرفته است.
6- تنوع بسیار بالای کتاب ها انتخاب بهترین منابع موجود در دروس مختلف کنکور نظام جدید را سخت تر کرده است. از طرفی چون دائما کتاب های جدید با اسامی و روش های جدید وارد بازار می شود به روزرسانی این حجم از بررسی برای مشاوران بسیار سخت شده است. البته سعی کرده ام تا بهترین منابع بچه های نظام جدید را برای رشته تجربی به طور کامل معرفی کنم که از طریق لینک زیر می توانید این منابع را مطالعه و تهیه کنید.
حالا که نظام قدیم و جدید را به خوبی شناختید باید به بررسی این دو نظام در تغییر به هر یک از آنها بپردازیم.
تغییر از نظام قدیم به نظام جدید بیشتر از تغییر از نظام جدید به نظام قدیم شایع شده است. علت این امر هم بسیتر به خاطر نبود کتاب، به روز نبودن کتاب ها، آسان تر بودن سطح سوالات 98 نسبت به سوالات 98 نظام جدید، برتری رتبه ای نظام جدید های 98 نسبت به نظام قدیمی های 98 و
علت این امر هر چه که باشد باید به جواب این سوال پرداخت. اگر یک نظام قدیمی به نظام جدید تغییر دهد چه اتفاقی می افتد:
1- از شر استرس سال آخر بودن کنکور نظام قدیم خلاص می شود.
2- کلی کتاب به روز خواهد داشت.
3- مطالب کهنه و تکراری قدیمی در کتاب های قدیمی که برای او یادآور شکست است را نمی خواند.
4- انگیزه او برای این تغییر تا حدی بهبود می یابد.
5- خودش را هم مسیر کنکور می بینید تا اینکه خود را جزء کسانی بببیند که کنکور آنها منقرض شده است.
6- یک سری مباحث که در کتاب های نظام قدیم هست و در نظام جدید نیست و البته مباحث سختی هم بوده اند را مجبور نیست بخواند.
اما نظام قدیمی که نظام جدید را انتخاب کند چه بالاهایی بر سرش خواهد آمد:
1- بسیاری از مطالبی را که یاد گرفته و حفظ کرده است را باید بی خیال شود و یا آنها را با زبان و بیانی دیگر هم یاد بگیرد و حفظ کند.
2- عدم ارتباط با اسامی جدید کتاب ها و قاطی کردن اسامی جدید و قدیم در کتاب های نظام قدیم و نظام جدید.
3- استرس پیچیده تر شدن سوالات نسبت به سال گذشته نظام جدید و نبودن راهی برای پیش بینی این سخت تر شدن.
4- خرید کلی کتاب جدید که هزینه بالایی هم خواهد داشت.
5- اضافه شدن یک سری مطالب به مطالب مشتکر قدیمی. در هر حال کتاب های نظام جدید سعی کرده اند یک سری از نکات جدید دنیا را هم وارد کتاب های درسی بکنند که این نکات در کتاب های نظام قدیم وجود نداشته اند.
برای گرفتن تصمیم نهایی خود، حتما آخرین عنوان این مطلب را بخوانید. توصیه من به عنوان کسی که 17 سال است در کنکور های ایران مشاوره می دهد در آخرین تیتر است که می تواندی مبنی بر آن تصمیم نهایی خود را بگیرید.
اما اگر یک نفر بخواهد بر خلاف جریان از نظام جدید به نظام قدیم به عقب برگردد چه اتفاقی می افتد. طبیعتا چنین تصمیمی واقعا تصمیم صحیحی نیست. به دلایل زیر:
1- شما از سال دهم به اینور با نظام جدید رشد کرده اید و تا بخواهید با نظام قدیم اخت پیدا کنید و سازگار شوید زمان بسیار زیادی را از دست می دهید. حتی کلماتی که شما خوانده اید در کتاب های نظام قدیم به یک شکل دیگر بیان شده اند.
2- نظام قدیم در حال انقراض است و مثل این است که در حالی که همه دارند از موبایل برای ارتباط تلفنی استفاده می کنند شما بخواهید موبایل را دور بیندازید و از تلفن ثابت برای این کار استفاده کنید.
بنابراین چون این کار بسیار غیرمنطقی و واقعا به ضرر استف تغییر از نظام جدید به نظام قدیم را صلاح نمی دانم و مخالف آن هستم.
با توجه به همه تحلیل هایی که کردم و نوشتم حالا می خواهم نتیجه نهایی را برای شما بگویم.
بهتر است کسانی که دارای چنین ویژگی ها و یا معایبی هستند، در نظام قدیم بمانند و وارد نظام جدید نشوند.
نظام قدیمی هایی که پایه درسی آنها در دو درس زیست و شیمی از ریاضی و فیزیک بسیار قوی تر است و در بین دروس عمومی، در درس ادبیات و دینی هیچ مشکل خاصی ندارند و از همه مهم تر سال گذشته نیز برای خواندن دروس نظام قدیم کلی زمان گذاشته اند ولی موفق نشده اند، بهتر است در نظام قدیم باقی بمانند و این بار تلاش خود را با یک برنامه دقیق با یک مشاور بسیار حرفه ای و کار کشته ادامه دهند. پس تغییر از نظام قدیم به نظام جدید به این دسته از نظام قدیمی ها را اصلا توصیه نمی کنم. البته اگر شرایط خاص دیگری نیز دارید که می تواند تصمیم شما را سخت تر کند، بهتر است از مشاوره های تلفنی یا حضوری با خود من استفاده کنید تا به دقت شرایط شما را بررسی کنم و پاسخ نهایی را به شما بگویم که مبادا مرتکب اشتباه بزرگی شوید.
نظام قدیمی هایی که ویژگی های زیر را دارند بهتر است از نظام قدیم به سمت نظام جدید مهاجرت کنند و اصطلاحا نظام کنکوری خود را تغییر دهند.
نظام قدیمی هایی که در درس زیست شناسی و شیمی ضعیف هستند و در دروس ریاضی و فیزیک تا حدی وضعیت بهتری دارند و همنیطور در دروس عمومی مثل ادبیات و دینی دچار مشکل هستند بهتر است وارد نظام جدید شوند.البته اگر جزء کسانی هستید که علاوه بر این موارد، تلاش زیادی هم در سال گذشته برای نظام قدیم نکرده اید که در تغییر نظام خود تردیدی نداشته باشید
کانال رایگان من
نحوه دریافت کارت ورود به جلسه کنکور 99 98 1400
کارت ورود به جلسه کنکور سراسری 98 برای ورود به دانشگاه های سراسری و دانشگاه آزاد تنها از طریق سایت سازمان سنجش و بصورت اینترنتی قابل دریافت است . بدین شکل که هر فرد باید با داشتن اطلاعات ثبت نام آزمون ، وارد سایت سنجش شده و بعد از دریافت کارت ورود به جلسه کنکور 98اقدام به پرینت ( چاپ ) آن کنند . نحوه دریافت کارت به دو صورت است : یا با وارد کردن شماره سریال 12 رقمی ثبت نام و شماره شناسنامه و یا با شماره پرونده و کد 16 رقمی پیگیری ثبت نام . برای دریافت کارت ورود به جلسه کنکور 98 کافیست ابتدا وارد سایت سنجش به آدرسSanjesh.org شوید و در صفحه اول روی لینک " کارت شرکت در آزمون سراسري سال 1398 " کلیک کنید .
سپس همانطور که در صفحه زیر مشخص است به چهار صورت می توانید کارت خود را دریافت کنید :
1) با وارد کردن شماره پرونده ، کد رهگیری و شماره شناسنامه
2) با وارد کردن شماره پرونده ، کد ملی و سریال شناسنامه
3) با وارد کردن شماره پرونده ، شماره داوطلبی
4) با وارد کردن شماره سریال ، شماره شناسنامه
کانال رایگان من
گر شما طراح سوال بوديد!
آيا تا به حال به اين موضوع فكر كرده ايد كه اگر شما طراح سوالات كنكور بوديد، سوالات را چگونه طراحيميكرديد!؟ آياميدانيد كه طراحان سوالات آزمون هاي سراسري و همگاني براي اينكه امكان ورود و امتياز گيري شانسي را به حداقل برسانند ، مجبورند از يك سري قوانين و قواعد ثابت و مشخص تبعيت كنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح كنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بين گزينه هاي الف و ب و ج و د توزيع كنند؟ بديهي است كه اگر شما اين قوانين را بدانيد به پنجره و ديدگاه طراح سوال نزديك ترميشويد و بهترميتوانيد حركات و حقه هاي او را حدس بزنيد و از اين طريق گزينه هاي درست و نادرست را از يكديگر تشخيص دهيد. بيائيد با هم اين قوانين و قواعد اجباري را مرور كنيم:
قاعده اول :طراحان سوالات كنكور هاي همگاني ممميباشند كه پاسخ ها را به طور يكسان بين گزينه هاي الف و ب وج ود توزيع كنند و حق ندارند سنگيني پاسخ ها را روي يك گزينه خاص بياندازند و يا سنگيني را از يك گزينه خاص بيش از حد دور كنند.
فرض كنيد در امتحان كنكور يكصد سوال وجود دارد . بديهي است كه جواب اين سوالات بايد بين چهار گزينه الف و ب و ج و د توزيع شود. با توجه به اينكه به ازاي هر سه پاسخ نادرست يكي از پاسخ هاي درست حذفميشود ، پس طراح سوال حق ندارد روي يكي از گزينه ها مثلا ( گزينه ج) بيشتر تمركز كند و جوابهاي بيشتري را روي گزينه ج قرار دهد. چرا كه اگر چنين كند. يكي از داوطلبان زيركميتواند با درك سريع اين موضوع از روي تصوير گرافيكي پاسخنامه فورا كليد را كشف كند و با علامت زدن همه جوابهاي ج بدون اينكه جواب را بداند امتياز بگيرد!
طراح سوال مجبور است براي خلاصي از دردسرهاي بعدي جواب صد سوال كنكور را بين گزينه هاي الف و ب و ج ود به تساوي تقسيم كند. براي اينكه اين حقيقت را شخصا كشف كنيد، كافي است پاسخنامه سوالات كنكورهاي چند سال اخير را مورد بررسي قرار دهيد و در هر پاسخنامه تعداد گزينه هاي الف را بشماريد و اين عدد را به كل تعداد سوالات تقسيم كنيد . به عددي حدود 25 درصد دست خواهيد يافت.عين همين واقعيت براي گزينه هاي ب و ج ود نيز صادقميباشد. به عبارتي اگر يك داوطلب همينطور الله بختكي تمام گزينه هاي الف كنكور را بزند. نهايتا موفقميشود 25 درصد نمره را بياورد اما در عين حال 75 درصد جوابها را غلطميزند كه چون به ازاي هر سه جواب غلط يك جواب درست صفرميشود پس نهايتا امتياز اين فرد چيزي در حدود صفر خواهد بود.
حال بيائيد از منظري ديگر به اين قاعده نگاه كنيم: حالت ايده آلي را در نظر بگيريد كه داوطلب به دليل تسلط علمي موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در كمال تعجب دريافته است كه جواب اين 75 سوال همگي بين گزينه هايالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش كافي براي جوابدهي به بقيه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقيقه به پايان وقت آزمون باقي مانده باشد ، آيا بهتر نيست كه بقيه سوالات را از ترس نمره منفي همينطوري به حال خود رها نكند؟! و هر چه گزينه "د" است را علامت بزند؟!
فراموش نكنيد كه طبق قاعده حفظ تعادل گزينه ها و نكشاندن مركز ثقل جوابها روي يك گزينه خاص ، طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بين گزينه هاي "د" انتخاب كند و چون تا اين لحظه گزينههاي "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالاي 90 درصد انتخاب گزينه هاي "د"ميتواند امتياز بسيار زيادي براي شخص به همراه داشته باشد. در حالت ايده آل اين امتياز 25 است .
در جدول زير(جدول شماره 1) توزيع گزينه ها در آزمونهاي مختلف درصد بندي شده اند. بيائيد آن را با هم مرور كنيم.
آزمون | تعداد | گزينه الف | گزينه ب | گزينه ج | گزينه د | ||||
76 رياضي | 300 | 77 | 6/25% | 71 | 6/23% | 78 | 26% | 74 | 6/24% |
77رياضي | 300 | 70 | 3/23% | 86 | 6/28% | 79 | 3/26% | 65 | 6/21% |
78 تجربي | 245 | 67 | 3/27% | 61 | 9/24% | 35 | 6/21% | 46 | 1/26% |
78 هنر | 260 | 68 | 1/26% | 66 | 3/25% | 63 | 2/24% | 63 | 2/24% |
78 انساني | 280 | 74 | 4/26% | 70 | 25% | 56 | 2/23% | 71 | 3/25% |
همانگونه كه در اين جدول مشخص است، وزن سوالات تقريبا به طور تساوي بين گزينه هاي الف و ب وج و د تقسيم شده است و هر كدام از اين گزينه ها به تساوي وزن و سنگيني جوابها را تحمل كرده اند. البته اين نكته نيز روشن است كه درصدها براي تمام گزينه هاي الف و ب و ج و د دقيقا 25% نيست ، اما در ديدگاه آماري هرگز كلمات دقيقا معنايي ندارد و اين واژه هاي تقريبا و حدودا است كه ارزش داده هاي آماري را تعيينميكند. كمترين درصدها در جدول بالا متعلق به گزينه "د" آزمون سال 77 رياضي بوده است كه عددي معادل 6/21% را به خود اختصاص داده است. اين يعني در بدترين شرايط هر گزينه حداقل21.6/25=86% سنگيني جوابها را حتماميپذيرد.
قاعده دوم :طراحان سوالات كنكور هاي همگاني ممميباشند كه پاسخ ها را بر حسب منحني توزيع نرمال يا گوسي در كل سوالات آزمون بين گزينه ها پخش كنند.به عبارتي هنگام توزيع جوابها بين گزينه ها هيچ كدام از گزينه هاي الف و ب و ج و د در هيچ ناحيه انتخابي نبايد احساس بي عدالتي كند!
به اين قاعده اگر خوب دقت كنيم،ميتوانيم رمز طلايي كنكورهاي استاندارد همگاني را دريابيم. روي واژه مركب "ناحيه انتخابي " خوب دقت كنيد. معناي آن اين است كه اگر شما 100 سوال متوالي را انتخاب كرديدبايد حتما در بين اين صد سوال حداقل20 تا الف ، 20 تا ب ، 20 تا ج ، 20 تا د داشته باشيد. و 20 تاي بعد را براي تكراري ها كنار بگذاريد.
همينطور اگر اين ناحيه انتخاب را كوچكتر كنيم و مثلا آن را 10سوال متوالي در هر منطقه اي از مجموعه سوالات در نظر بگيريم. باز بايد شاهد حداقل 2 گزينه الف، 2 گزينه ب، 2 گزينه ج و 2 گزينه د و 2 گزينه تكراري دلخواه باشيم. البته هر چه ناحيه انتخاب بزرگتر باشد ، صحت اين قاعده بيشتر است و هر چه ناحيه انتخاب كوچكتر شود ، احتمال خطا بيشترميشود اما ايده آل ترين و مطلوب ترين ومتعادل ترين توزيع نرمال زماني است كه از هر پنج سوال متوالي در هر منطقه اي از مجموعه سوالات ، ما حتما شاهد يك گزينه از هر نوع باشيم و احتمال يافتن منطقه اي كه يكي از اين گزينه ها در آن وجود نداشته باشد.بسيار كم و زير پنج درصد باشد.
روي دو واژه ناحيه انتخاب دلخواه و تعداد سوالات متوالي خوب دقت كنيد. بهترين ناحيه انتخابي جايي است كه شما بيشترين جوابها را در آن درست زده ايد و كوچكترين تعداد سوالات متوالي مناسب ده سوال متوالي است كه چون در سر جلسه آزمون شمردن تعداد الف ها وب ها و ج ها و د ها در ده سوال متوالي وقت گير و بعضي اوقات گيج كننده است، با شرط ارفاق و پذيرفتن خطاي بيشتر كوچكترين تعداد سوالات متوالي را پنج در نظرميگيريم. اين نكته را در نظر داشته باشيد تا بعد از تشريح قاعده سوم دوباره به آن بازگرديم:
قاعده سوم :طراحان سوالات كنكور هاي همگاني به خاطر اام رعايت توزيع نرمال پاسخ ها حق ندارند از يك حد مجاز ده درصد بيشتر گزينه هاي همسان را در پاسخنامه بگنجانند. يعني احتمال گزينه هاي همسان متوالي در هر آزمون نبايد از ده درصد بيشتر باشد و در غير اينصورت آزمون استاندارد نبوده و معتبر نمي باشد.
به زبان خيلي ساده يعني وقتي شما جواب يك سوال راميدانيد ، با احتمال بالاي 90 درصد يكي از گزينه هاي نادرست سوال قبلي و بعدي را نيزميتوانيد حدس بزنيد. فراموش نكنيد كه در تست زني اطلاع از گزينه نادرست و غلط به اندازه اطلاع از گزينه درست ( و حتي گاهي بيشتر از آن ) ارزشمند است. براي مثال اگر مطمئن هستيد پاسخ سوالي گزينه "ب" است ، پسميتوانيد با احتمال 90 درصد مطمئن باشيد كه جواب سوال قبلي و بعدي "ب" نيست! يعني چنانچه در سوالي براي انتخاب يك گزينه از بين دو گزينه شك كرديم، اول بايد جواب سوال قبلي و گزينه اي كه براي آن سوال انتخاب كرديم را نگاه كنيم. اگر گزينه انتخابي سوال قبلي همسان با يكي از گزينه هاي ترديدي ما باشد، بايد با 90 درصد اطمينان گزينه ترديدي ديگر را انتخاب كنيم.
در جدول شماره 2 توالي گزينه هاي همسان در آزمون هاي سراسري درج شده است.
جدول شماره 2، توالي گزينه هاي همسان در آزمون هاي سراسري
آزمون | %الف متوالي | %ب متوالي | %ج متوالي | %د متوالي | % كل متواليها | % نامتوالي بودن |
76رياضي | 9 | 10 | 8 | 8 | 9 | 91 |
77رياضي | 4 | 8 | 7 | 5 | 6 | 94 |
78 تجربي | 7 | 16 | 9 | 11 | 11 | 89 |
78 هنر | 19 | 15 | 11 | 9 | 14 | 86 |
78انساني | 12 | 13 | 3 | 3 | 8 | 92 |
همچنان كه از جدول 2 مشخص است نزديك به 90 درصد احتمال وحود دارد كه گزينه هاي متوالي عين هم نباشند. اين 90 درصد عدد بسيار خوبي است، چرا كه در علم آمار بدان معناست كه اگر شما بي اعتنا به امكان خطا از اين قاعده كمك بگيريد و فرض را بر اين بگذاريد كه دو گزينه پشت سرهم نمي توانند وجود داشته باشند ، در كل آزمون فقط ده درصد خطاميكنيد. و 90 درصد اوقات درست به هدفميزنيد. چون هر جواب درست شما با سه جواب نادرست از بينميرود ، در نتيجه 90 درصد احتمال درست در قبال 10 درصت نادرست يعني 270 امتياز مثبت در مقابل 30 امتياز منفي كه كاملا پذيرفتني و مقبولميباشد.
خيلي از داوطلبين كنكور وقتي موفقميشوند جواب درست يك سوال را پيدا كنند ، حيفشانميآيد كه با زدن جوابهاي ترديدي امتياز آن جواب را از دست بدهند و در نتيجه بسياري اوقات گزينه هاي ترديدي را سفيد رهاميكنند و به سراغ آنها نمي روند. آنها با خودميگويند كه بالاخره با داشتن همين تعداد جواب درست نسبت به كسي كه هم رده ايشانميباشد اما از زدن همينطوري گزينه ها ابايي ندارد ، جلوتراند. اين نگرش از يك جهت درست است اگر فرد هم رتبه همينطوري الكي و تصادفي و شانسي گزينه هاي ديگر را انتخاب كند. اما اگر آن فرد بر اساس قاعده هاي فوق اينكار را انجام دهد ، در اينصورت نتيجه به طور وحشتناكي به نفع او تغيير خواهد كرد.
فراموش نكنيد كه در بحث آماري شما شايد در يك ناحيه امتيازي را از دست دهيد ، اما در كل سنگيني امتيازات شما به سوي اعدادي مثبت ميلميكند. و در نهايت هنگام محاسبه امتيازات شما در كنكور ، نتيجه نهايي تلاش شما در كل نواحي به عنوان نمره كل ، منظورميشود. بنابراين بي جهت براي جوابهاي درست خود دلسوزي نكنيد و نگران آنها نباشيد. شايد با تست زني احتمالاتي بر اساس قواعد مهندسي معكوس اين جزوه ، بخشي از اين جوابهاي درست قرباني شوند ، اما نهايتا امتياز مثبتي كه به دستميآوريد دهها برابر امتيازي است كه فقط با چسبيدن به جوابهاي درست و رها كردن بقيه جوابها به حال خود به دستميآوريد.
قاعده چهارم : سه قاعده فوق بايد در هر مقياس(Scale) صادق باشد.
معناي اين قاعده اين است كه سخت يا ساده بودن سوالات ربطي به محل انتخاب گزينه جواب ندارد. و طراح حق ندارد جواب سوالات مشكل را روي گزينه هاي خاصي متمركز كند. همينطور ضريب 2 يا 3 يا 4 داشتن يك درس نيز ربطي به توزيع جوابها بين گزينه ها ندارد. از سوي ديگر اگر يك بازرس ناگهان پاسخنامه اي را بردارد و ناحيه دلخواهي از سوالات متوالي را انتخاب كند باز هم طراح سوال بايد بتواند رعايت شدن سه قاعده اول را در هر ناحيه اثبات كند. به همين دليل بحث توزيع متعادل و نرمال سنگيني جوابها بين هر چهار گزينه ال و ب و ج ود يك بحث مستقل از نوع درس ، ميزان دشواري سوالات، ضريب اهميت درس يا جابجا شدن پرسشنامه درس هاميباشد.
بر اساس اين قاعده اگر بالفرض شما جواب اولين سوال درس عربي راميدانيد ، چون سوال قبلي در درس ديگري مثلا ادبيات قرار دارد. لذا باز همميتوانيد از سه قاعده اول استفاده كنيد. كافي است فقط به پاسخ نامه نگاه كنيد و جواب انتخابي براي آخرين سوال درس ادبيات را مورد بررسي قرار دهيد.
فراموش نكنيد كه در استفاده و كاربرد روشهاي احتمالاتي اين جزوه مبنا پاسخنامه است .
در حقيقت شاه كليدي كه در روش مهندسي معكوس با آن تمام قفل هاي كنكور را بازميكنيم ، منحني توزيع نرمال است. چون طراحان سوال مجبورند از همين توزيع براي ايجاد تعادل و توازن در آزمون استفاده كنند ، لذا ما در اينجا مچ طراحان راميگيريم وبا درصد خطاي حساب شده گزينه درست را رديابيميكنيم.
| |
|
|
مراحل استفاده از چهار قاعده كليدي فوق در يافتن پاسخ صحيح
× مرحله 1: ابتدا به محض شروع آزمون به طور سريع و تهاجمي سعي كنيد تمام سوالات ساده را جواب دهيد. فراموش نكنيد كه در هر آزمون و در هر درس ، سطح 30 درصد از سوالات ساده ، 30 درصد متوسط ، 30 درصد مشكل و 10 درصد بسيار مشكلميباشد. بنابراين اولين ماموريت شما در كنكور اين است كه اجازه ندهيد حتي يك سوال ساده از زير چنگ شما بيرون رود. بديهي است كه بسته به تسلط و اشراف و آرامش و حضور ذهن شما ، ممكن است بتوانيد در همان هجوم اول ، هم سوالات ساده و هم متوسط و هم بخشي از سوالات مشكل را جواب دهيد. اما توجه داشته باشيد كه به هيچ وجه از همان ابتدا وقت خود را روي سوالات مشكل هدر ندهيد. اينكار به چند دليل نبايد صورت گيرد:
دليل اول: اين است كه از لحاظ كامپيوتر مصحح پاسخ نامه ، فرقي نمي كند كه شما امتيازي را به خاطر درس عربي بدست آورده ايد و يا به خاطر درس رياضي و يا اينكه اين امتياز به خاطر جواب يك سوال ساده عربي بوده است يا يك سوال رياضي مشكل . كامپيوتر امتياز را محاسبهميكند و به صورت معدل نتيجه نهايي را تحويلميدهد. به همين خاطر وقتيميتوان از سوالات ساده به همان اندازه سوالات مشكل امتياز گرفت. چرا بايد سرمايه ارزشمند كنكور يعني وقت را روي سوالات مشكل هدر داد و امتياز سوالات ساده را به ديگر رقبا واگذار كرد.
دليل دوم: اين است كه در روش مهندسي معكوس هر چه تعداد جوابهاي درست شما بيشتر باشد، اثر بخشي و كارآيي و از همه مهم تر دقت اين روش بيشتر است. در حقيقت هر چه سوالات بي جواب شما بيشتر باشد ، ميزان اثر بخشي روش مهندسي معكوس به طرز نااميد كننده اي كمميشود. داشتن جواب صحيح حتي يك سوال(دقت كنيد حتي يك سوال)ميتواند دقت و اثر بخشي روش مهندسي معكوس را سه برابر كند و با داشتن جواب صحيح پنج سوال دقت اين روش بيست برابرميشود. به بيان ساده تر هر چه شما باسواد تر باشيد و اطلاعات شما راجع به گزينه هاي ترديدي بيشتر باشد، روش مهندسي معكوس براي شما كارآتر است.
دليل سوم: ذهن انسان داراي ويژگي خارق العاده اي است كه در علوم مهندسي هوش مصنوعي از آن با عنوان "پردازش موازي" يادميشود. پردازش موازي اطلاعات يعني همزمان چندين اطلاعات به طور موازي توسط ذهن مورد پردازش قرارميگيرند و هر چند در ظاهر فقط تصوير خروجي يك پردازش روي صفحه حافظه نقشميبندد ، اما در واقع همزمان با آن پردازش هاي ديگر در پس زمينه ضمير به طور موازي در حال انجام شدنميباشند. وقتي شما در بار اول به طور سريع سوالات را مرورميكنيد و جواب سوالات ساده و متوسط راميزنيد. ذهن شما همزمان كل سوالات مشكل را نيز در پس زمينه خود ثبتميكند و براي يافتن جوابهاي آنها در كوچه پس كوچه هاي حافظه دنبال جوابميگردد. بنابراين وقتي شما به آخر سوالات پاسخنامه رسيديد و دوباره به سوال اول برگشتيد، در اين فاصله ذهن موفق شده است جواب بخشي از سوالات را از زير لايه هاي عميق حافظه بيرون بكشد.
دليل چهارم: اعتماد به نفس است. وقتي شما موفق شديد در كمتر از نفس زمان آزمون تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنيد. در حقيقت مطمئنميشويد كه حداقل يك ميليون از رقبا را پشت سر گذاشته ايد و وارد دور دوم مسابقه شده ايد. در واقع بعد از اتمام جوابدهي به سوالات ساده آرامش و اطمينان عجيبي تمام وجود شما را در برميگيرد. شما به اين آرامش براي تعمق و دقت بيشتر روي سوالات مشكل و استفاده موثر از روش مهندسي معكوس بسيار نياز داريد.
دليل پنجم: يافت شدن حلقه هاي گمشده در زنجيره تداعي معاني است. ذهن و حافظه انسان بر اساس نشانه هاي كليدي كارميكند. اين نشانه كليديميتواند يك كلمه باشد و يا يك جمله و يا حتي يك بخش كامل از كتاب. وقتي شما سوالات ساده را علامتميزنيد در حقيقت مجموعه اي از نشانه هاي كليدي را در ذهن خود فعالميكنيد كه اين نشانه ها به طور يقين با نشانه هاي كليدي مورد نياز براي سوالات مشكل مرتبطميباشد. اين درحالي است كه با استفاده از روش مهندسي معكوس و با اتكا به جوابهاي درست سوالات ساده شماميتوانيد با دقت بيشتري جواب سوالات مشكل را حدس بزنيد.
در بخش مربوط به تكنيك هاي مكمل تست زني توضيحميدهيم كه چگونهميتوانيد با استفاده تكنيك هاي ميانبر تست زني ، گزينه هاي ترديدي را شناسايي و ميزان ترديد را از چهار گزينه به سه گزينه و سپس به دو گزينه كاهش دهيد. هنگام مرور اجمالي و سريع كليه دروس براي شكار سوالات ساده و متوسط و در حقيقت "سوالات جواب دادني" سعي كنيد به طور همزمان از تكنيك هاي تست زني نيز كمك بگيريد و گزينه هاي ترديدي را نيز به گونه اي در پاسخنامه مشخص كنيد. مثلا خيلي كمرنگ در كنار شماره هر تست گزينه هايي كه احتمالميدهيد جواب باشند را يادداشت كنيد. براي اينكارميتوانيد از علائم اختصاري مانن "بج" براي مشخص كردن ترديد بين ب و ج و يا "اجد" براي ترديدهاي سه گزينه اي بين الف و ج ود كمك بگيريد. مشخص كردن گزينه هاي ترديدي در اثر بخشي روش مهندسي معكوس بسيار مفيد و موثر است و باعثميگردد كه امتيازات مثبت حاصل از اين روش تا حد خارق العاده اي افزايش يابد.
× مرحله دوم: اكنون فرضميكنيم كه شما موفق شده ايد گزينه صحيح تمام سوالات ساده تمام درس ها را علامت بزنيد و براي سوالاتي كه جواب دقيق آنها را نمي دانيد نيز گزينه هاي ترديدي را با تكنيك هاي حدسي شناسايي كنيد. همچنين فرضميكنيم كه ديگر وقت آزمون نيز در حال پايان يافتن است و شما تقريبا نيم ساعت فرصت داريد تا براي بقيه سوالات راه چاره اي پيدا كنيد. تعدادي از داوطلبين در اين نقطه متوقفميشوند. چرا كه گمانميكنند هر نوع حركت اضافي مانندميتواند باعث نمره منفي و در نتيجه پائين آوردن رتبه آنها از جايي كه همين الآن هستند بشود.اين داوطلبين تعدادشان نيز كم نيست و تقريباميتوان گفت بيش از 80 درصد كساني كه نمره ميانگينميآورند در اين رده قرار دارند. شما نيز به احتمال زياد اگر اين جزوه را نمي خريديد در همين نقطه متوقفميشديد و نيم ساعت آخر را به بيكاري و خط خطي كردن دفترچه سوالات يا گيردادن به يك يا دو مساله مشكل تلفميكرديد. اما براي داوطلبي مانند شما كه به اين جزوه دسترسي يافته ، ارزش اين نيم ساعت آخر به اندازه ارزش تمام وقت آزمون است. او بلافاصله از ابتدا شروعميكند و با استفاده از قاعده هاي دوم و سوم مهندسي معكوس نيم نگاهي به گزينه هاي علامت زده شده قبل و بعد گزينه مجهولميكند و با فرض اينكه امكان تكرار يك گزينه زير ده درصد است و اينكه در هر پنج گزينه متوالي اختياري حداقل بايديك الف و يك ب و يك ج و يك د موجود باشد . به سوالات جواب دار دقت كنيد و از روي آنها گزينه هاي مجهول را حدس بزنيد. بديهي است كه موازي اين روش بايد قبلا با استفاده از تكنيك هاي حدسي گزينه هاي ترديدي را از چهار گزينه به سه گزينه و در حالت ايده آل به دو گزينه كاهش داده باشيد. بنابراين با تلفيق و تركيب روش مهندسي معكوس و تكنيك هاي حدسي شماميتوانيد با احتمال دقت بسيار بالايي گزينه مجهول و شك آلود اما صحيح را شكار كنيد. به مثال زير دقت كنيد.خانه هاي سياه جوابهاي درستميباشند و خانه هاي دار گزينه هاي ترديديميباشند.
سوال | الف | ب | ج | د |
1 | | |
|
|
2 |
|
|
|
|
3 | | | |
|
4 |
|
|
|
|
5 |
|
|
|
|
با فرض اينكه جواب هاي 2 و 4 و 5 درست است. طبق قواعد مهندسي معكوس به احتمال 90 درصد جواب سوالات 1 و 3 نمي تواند گزينه ب باشد. چرا كه احتمال تكرار يك گزينه در تست هاي قبلي و بعدي ده درصد است. درنتيجه اگر روي گزينه هاي الف و ب براي سوال 1 شك داريم . به احتمال 90 درصد جواب الف درست است. اما در مورد سوال 3 شك ما متوجه گزينه هاي الف و جميشود كه با توجه به اينكه در هر پنج سوال متوالي كنكوربه احتمال 90 درصد حداقل يك الف ، يك ب، و يك ج و يك د بايد موجود باشد و الف و ب و ج قبلا مصرف شده اند.لذا جواب صحيح به احتمال بالاي 80 درصد گزينه ج است.
اكنون دقت كنيد كه شما در نيم ساعت آخر جلسه آزمون اين گزينه ها را انتخاب كرده ايد و تكيه و اميد شما فقط اام طراح تست به رعايت توزيع نرمال است.در اين حالت براي شما فرقي نمي كند كه سوال 3 يك سوال رياضي است يا سوال ادبيات و يا اينكه سوال 2 آخرين سوال درس قبلي (مثلا عربي) است يا خير. همينطور توجه داشته باشيد كه تكنيك هاي حدسي قبلا شما را به گزينه هاي ترديدي حداقل(خانه هاي دار) رسانده اند . سوالي كه در اينجا مطرحميشود اين است كه آيا وقتي ترديد به دو گزينه منجرميشود ، چقدر احتمال دارد كه جواب درست انتخاب گردد؟ پاسخ اين است كه وقتي شما روي دو گزينه ترديد داريد، احتمال خطاي شما 50% است. اما وقتي با روش مهندسي معكوس در انتخاب گزينه دو ترديدي دخالتميكنيد. احتمال شكار پاسخ درست شما به بالاي 90% افزايشمييابد. حتي اگر شما روش مهندسي معكوس را هم بلد نبوديد، نبايد گزينه هاي دو ترديدي را به حال خود رهاميكرديد. چرا كه به هر حال شانس شما در شكار گزينه درست براي دو ترديدي ها 50% است. اما وقتي روش مهندسي معكوس نيز به عنوان ابزاري قوي در دستان شماست. ديگر نبايد به هيچ وجه گزينه اي را خالي به حال خود رها كنيد.
عين همين نكته براي گزينه هاي سه ترديدي وجود دارد. در گزينه هاي سه ترديدي احتمال شكار گزينه درست 33% است. اما وقتي روش مهندسي معكوس نيز وارد عملميشود اين احتمال به بالاي 70 درصد ارتقامييابد. گفتيم كه هر وقت احتمال 51% شد در ريسك كردن شك نكنيد و حال كه احتمال بالاي 70 درصد است ديگر حتي يك لحظه هم نبايد درنگ نمائيد.
در بخش ضميمه به صورت عددي و با مثال براي حالت هاي مختلف كارآيي روش مهندسي معكوس مبتني بر توزيع نرمال تشريح و اثبات شده است. براي اثبات كارآيي اين روش به اختصار اشارهميكنيم كه اگر شما در كنكور امسال 80% را بر مبناي دانش خويش درست علامت بزنيد و 20% بقيه را با روش مهندسي معكوس علامت بزنيد. طبق فرمول امتياز شما به جاي 80% به رقم باور نكردني 6/99% خواهد رسيد.
همينطور اگر به 50% سوالات درست جواب داده باشيد و نصف ديگر را با كمك تكنيك هاي حدسي به دو گزينه اي و 3 گزينه اي كاهش ترديد داده باشيد و بعد با روش مهندسي معكوس علامت بزنيد رتبه شما از 50% به 7/84% افزايشمييابد.
جزئيات بيشتر مهندسي معكوس با پيش فرض توزيع نرمال در منابع متعدد فارسي و خارجي درج شده است. در بخش ضميمه بعضي از اين مراجع براي كسب اطلاعات بيشتر ارائه شده است.
تعدادي از تكنيك هايي كه در رساندن شما به گزينه درست ميتواند بسيار كمك كند در زير آمده است:
شك بين دو گزينه: اگر در تستي بين دو گزينه شك كرديد، حتما از خير آن تست نگذريد. حني اگر با روش مهندسي معكوس مبتني بر توزيع نرمال هم نتوانستيد از روي پاسخ هاي طرفين گزينه درست را حدس بزنيد، بازهم از خير تست هاي دو گزينه ترديدي به راحتي نگذريد. دليل آن هم بسيار راحت است:"احتمال درست بودن يكي از گزينه ها بر اساس احتمالات 50 درصد است." فرض كنيد در كل سوالات كنكور ، 20 سوال داراي چنين حالتي باشد. دو داوطلب را در نظر بگيريد. داوطلب اول به هيچ كدام از اين 20 تست پاسخ نمي دهد، در نتيجه نمره او براي اين 20 سوال صفر درصد خواهد بود.
فرد دوم ، اما به همه اين سوالات با شك و ترديد جوابميدهد. بر طبق قانون احتمالات از اين 20 تست ، ده تا درست و ده تا غلط خواهند بود. پس نمره داوطلب با فرض سه امتياز منفي مساوي يك امتياز مثبت برابر است با: درصد 33=3*20: 10-(3*10). يعني نمره فرد براي اين 20 تست ، 33 درصد خواهد بود و اين در مقايسه با نمره فرد اول ، يعني صفردرصد، نمره بالا و سرنوشت سازي است.
هماهنگي جواب سوال با خود سوال از لحاظ دستوري: پاسخ هايي كه از نظر قواعد دستوري ، باسوال هماهنگي ندارند، غالبا(به احتمال 90 درصد) غلط هستند. مثلا صورت مساله به صورت جاي خالي است و از شما خواستهميشود ، جاهاي خالي را با جواب درست پركنيد و يكي از گزينه ها اصلا مناسب آن جاي خالي نيست.چرا كه از لحاظ گرامري جايش آنجا نيست.
وجود دو گزينه متناقض در يك تست: اگر در تستي دو گزينه كاملا متناقض وجود داشته باشند، به احتمال 80 درصد جواب يكي از اين دو گزينه است. و نيازي نيست كه روي دو گزينه ديگر وقت بگذاريد.
وجود دو گزينه مشابه در يك تست: اگر دو گزينه يك تست كاملا مشابه هم باشند، و يا هر دو يك معنا را برسانند، به احتمال 100 درصد هيچ كدام جواب تست نخواهند بود.چرا كه يك تست، يك جو.اب بيشتر ندارد.
حساس بودن به خطاي چشمي هنگام مطالعه گزينه ها: 2 و 3 در فارسي خيلي به هم شبيه هستند. بسياري از طراحان سعيميكنند با تزريق پاسخ هاي شبيه از لحاظ شكل ظاهر كاري كنند تا داوطلب عجول گول بخورد و جواب صحيح را نبيند. به جملات و فعل هاي منفي و مثبت و علائم و شكل اعداد خوب دقت كنيد. به احتمال 70 درصد گزينه درست معمولا در لابلاي جوابهاي از لحاظ شكلي شبيه هم ميباشند.
تست هاي جستجو كردني: در اين تست ها لازمه يافتن جواب اين است كه هر 4 گزينه را جستجو كرده و جو اب صحيح را پيدا كنيم. در چنين تست هايي سعي كنيد كه براي جستجو هميشه از گزينه ج و د شروع كنيد چرا كه معمولا يكي از اين دو گزينه صحيحميباشد. همچنين مواظب باشيد كه انتخاب گزينه الف به عنوان جواب درست بايد با وسواس و احتياط زياد و بعد از اينكه مطمئن شديد گزينه هاي ب و ج و د درست نيستند صورت گيرد. همچنين سعي كنيد كه از گزينه هاي طولاني فرار نكنيد. گزينه اي كه بررسي آن به ظاهر مشكل تر است خيلي اوقات در تست هاي جستجو كردني همان گزينه جواب است.
عدم نياز به دانستن همه مطالب يك تست: براي پاسخ دادن به بعضي از تست ها ، نياز به دانستن همه مطالب مورد نظر طراح نيست. و فقط با دانستن بخشي از تستميتوانيد گزينه هاي نادرست را از درست جدا و خود را به جواب صحيح برسانيد.
عدم نياز به حل طولاني: معمولا سوالات كنكور در دروس فيزيك و شيمي و رياضي كه به صورت مسالهميباشند، راه حل هاي طولاني ندارندو عمدتا يك يا دو نكته خاص مورد نظر طراحميباشند. بنابراين هنگام حل اين تست ها اگر ديديد كه به محاسبات طولاني و استفاده از فرمولهاي زياد نياز است، بلافاصله بفهميد كه ازنكته مورد نظر طراح دور افتاده ايد و يا در جايي اشتباه كرده ايد.
عدم احاله جواب به بعد: وقتي روي يك تست انرژي گذاشتيد و براي يافتن جواب فكر كرديد و نهايتا به دو گزينه ترديدي رسيديد . با خود نگوئيد كه بعدا اگر به سراغ آن بيائيد شايد راه بهتري به ذهنتان برسد. بلافاصله جواب را همان موقع انتخاب كرده و به احساس اوليه خود در مورد جواب عمل كنيد. رد شدن از تست و بازگشت دوباره مستم صرف وقت اضافي و بررسي دوباره تست است،بدون اينكه اطلاعات اضافه تري به شما بدهد و يا شك شما را برطرف سازد.
قيدهاي تاكيد و نفي بيانگر جواب غلط اند: گزينه هايي كه داراي لغاتي مانند هميشه ، هرگز ، حتما و از اين قبيل هستند، اصولا صحيح نمي باشند. در حالي كه گزينه هايي داراي كلماتي مانند ممكن است ، احتمالا و مانند اينها ، معمولا صحيحميباشند.
تست جواب هاي محاسباتي : بعضي اوقات از شما خواستهميشود درستي يك جواب را در چهار فرمول داده شده چك كنيد. به جاي حل كامل محاسبه جواب كافي است ، جواب داده شده را در فرمول قرار داده و ببينيد آيا تساوي داده شده برقرارميشود يا خير. در اين موارد بهتر است ابتدا با گزينه هاي ج و د شروع كنيد.
چند توصيه:
تغيير فضاي فكري هنگام قفل كردن روي چند تست پياپي: اگر هنگام حل چند تست پياپي چيزي به ذهنتان نرسيد. سريعا متوقف شويد و با تنفس عميق و تمرينات تن آرامي و در صورت امكان خوردن كيك و بيسكويت و كشمش و تنقلات دقيقه اي استراحت سعي كنيد. به مغز خود اكسيژن و به بدن خود قند كافي برسانيد.
اولويت بندي دروس اختصاصي: بعد از اينكه تمام سوالات ساده همه درس ها را جواب داديد و مطمئن شديد كه ديگر سوال ساده اي براي جواب دادن وجود ندارد و قبل از اينكه به سراغ روش مهندسي معكوس برويد. مدت مشخصي را بسته به زمان باقيمانده (مثلا نيم ساعت) را براي درسهاي با ضريب بالاتر (درس هاي ضريب 4 كنار بگذاريد ) و سعي كنيد سوالات بيشتري از آن درس ها را تا حد امكان جواب دهيد.
درس هاي با انحراف معيار منفي بالا: درس هايي كه خيلي ها از آنها بيزارند و اصلا در كنكور به آنها اعتنايي نمي كنند.ميتوانند براي شما الهه شانس باشند. مثلا در رشته انساني داوطلبان از تست هاي رياضي بيزارند. در رشته تجربي درس هاي رياضي و فيزيك كمتر طرفدار دارد. در رشته رياضي نيز درس شيمي دچار نفرت شده است. حال آنكه ارزش واقعي يك تست از يك درس مشخص بعد از كنكور مشخصميشود. يعني زماني كه معلوم شود چند نفر به اين درس پاسخگو بوده اند. به عبارتي امتياز سوالات درسي كه عده كمي به آن پاسخ صحيح داده اند، مانند رياضي در رشته تجربي و يا شيمي در رشته رياضي و فيزيك به مراتب ارزش بالاتري از سوالات درسي دارد كه عده زيادي به آن پاسخميگويند و اينكه بگوييم در رشته تجربي فيزيك ضريب 2 دارد و رياضيات هم ضريب 2، پس ارزش تستي اين دو درس با هم برابر است كاملا غلطميباشد.
کانال رایگان من
با سلام. بوی بهار و بوی جمع بندی کنکور دوباره فضای کنکور ایران رو پر کرده. اینبار آمده ایم تا روش جمع بندی کنکور سه روز یکباررو برای شما شرح بدیم. روش سه روز یکبار یکی از اصولی ترین روش های جمع بندی کنکور است که امتحان خودش رو در سال های گذشته پس داده است. لذا مطمئن باشید که بهترین روش جمع بندی است.
دوران جمع بندی زمانی است که دیگر نباید مطلب جدیدی خواند، مقاله ای در مجله آزمون کانون توسط یکی از همکاران کانونی به چاپ رسیده بود، در این مقاله ۲ باغبان را با هم مقایسه کرده است:
۲ باغبان قرار است در یک زمان مشخصی میوه های باغ خود را بچینند و کامیونی صبح روز بعد ساعت ۵ صبح به باغ خواهد آمد تا میوه ها از باغ تحویل بگیرد و برای فروش به میدان تره بار ببرد، یکی از باغبان ها در فرصتی که دارد فقط به چیدن میوه ها می پردازد و باغبان دیگر پس از چیدن مقداری میوه، ساعت ۳ دست از کار می کشد و شروع به بسته بندی میوه ها می کند، درست است که باغبان اول توانسته است مقدار بیشتری میوه بچیند، امّا باغبانی که میوه کمتری چیده و میوه ها را بسته بندی کند موفق می شود میوه های خود را بفروشد.
چون باغبان اول همه وقت خود را برای چیدن میوه ها صرف کرده بود و نتوانست آن ها را بسته بندی کند و برای فروش آماده کند.
پس نتیجه می گیریم که در شرایط موجود نباید مطالب جدید خواند، البته دانش آموزان بسته به نیاز خود می توانند ۲ درس را انتخاب کنند و در دوران جمع بندی به طور کامل آن ۲ درس را مرور کنند.
اما برای مابقی درس ها باید دقت کنند که هر میزان که از درس ها را خوانده اند دست نگه دارند و بقیه درس را رها کنند و به آن میزانی که تا کنون خوانده اند بپردازند تا آن قسمت از درس های خوانده شده آن ها ضایع نشود، پس به همین دلیل دانش آموزان باید جمع بندی کنند.
در مورد زمان دوران جمع بندی باید بگویم که دانش آموزان حداقل باید ۳ هفته را به این دوران اختصاص دهند.
اگر دانش آموزان زمان دوران جمع بندی را کمتر از ۳ هفته کنند، قطعاً نتیجه ی مطلوب را نخواهند گرفت.
قبل از این که تکنیک جمع بندی به روش سه روز یک بار را انجام دهید چشمان خود را ببندید و تصور کنید سه روز دیگر کنکور دارید اگر سه روز دیگر کنکور داشتید چگونه مطالعه می کردید؟ این می تواند ریتم شما را تنظیم کند.
در روش سه روز یک بار قرار بر این شد که ما یک کنکور از خودمان بگیریم دقیقاً در شرایط کنکور، زمان و حتی لباس کنکور.
این کنکور می تواند شامل سوالات کنکور های سال های قبل باشد. بهترین منبع را ما اعلام کردیم کتاب زرد کانون فرهنگی آموزش قلم چی.
بعد از آن نیم روز در ۵ نیم روز متوالی سوالات را به ترتیب دفترچه هر نیم روز یک عمومی و یک اختصاصی را رفع اشکال می کنید به ترتیت دفترچه یعنی چه؟
یعنی این که من براساس دفترچه مثلاً اگر رشته ریاضی هستم در نیم روز اول ریاضی و ادبیات را دوره کنم در نیم روز سوم درس فیزیک و عربی را دوره کنم نیم روز چهارم که نیم روز دوم روز دوم است درس شیمی و درس دین و زندگی را رفع اشکال کنم و به این شکل ادامه دهم تا آخر.
اما چطور می شود با این روش دوره های مناسبی داشته باشیم؟
براساس یک استاندارد سوالات کنکور از اولین کتاب ها تا آخرین کتاب ها تنظیم می شود یعنی ابتدا فیزیک ۱ بعد فیزیک ۲ و بعد فیزیک ۳ و بعد فیزیک سال چهارم سوال داده می شود و همچنین به ترتیب صفحات سوال ها پیش می رود یعنی این طور نیست که سوالی ابتدا از صفحه ۵۰ مطرح شود و بعد سوال بعدی از صفحه ۱۰ کتاب.
با این تکنیک شما به نوعی کتاب ها را از اول تا انتها ورق می زنید. زمانی که ما داریم سوال ها را پاسخ می دهیم این قسمتی از یادگیری ما است.
زمانی که دارید کنکور می دهید یک بار دوره می کنید حتماً نکاتی که از آزمون استخراج می کنند و فکر می کنند نکات مهمی است را در همان حین آزمون دادن کنار سوال یاداشت کنند این نت برداری در هنگام آزمون دادن می تواند در زمان رفع اشکال به دردشان بخورد.
دوره دوم هنگامی است که شما بعد از آزمون برگه خود را تصحیح می کنید که چه سوالاتی را درست جواب دادید چه سوالاتی را غلط جواب دادید و چه سوالاتی را جواب ندادید پیشنهاد ما این است که در این زمان از ۴ تا علامت استفاده کنند سوالاتی را که ۱۰۰% درست جواب داده اند را یک تیک مثبت کنارش بگذارند سوالاتی را که درست جواب داده اند اما احساس می کنند با شک جواب داده اند یک تیک منفی کنارش بگذارند سوالاتی را که اشتباه جواب دادند را با علامت مشخص کنند و سوالاتی را که احیاناً نزدند را کنارش یک علامت منفی بگذارند.
در زمان تصحیح می رویم ببینیم کدام ها را درست جواب دادیم و کدام ها را غلط جواب دادیم این به نوعی یک دوره است متوجه نقاط ضعف می شویم دوره سوم زمانی است که ما داریم رفع اشکال می کنیم قطعاً این دوره سوم دوره طولانی تری است.
شما هر باری که این تکنیک را انجام می دهید فرق آن با روش جمع بندی که بعضی از دانش آموزان فکر می کنند که دوباره کتاب ها را از اول بخوانند چیست؟
شما فرض کنید که من می خواهم همه کتاب ها را از اول بخوانم و کنار بگذارم هر روز یک درس با این روش اگر روز شنبه ریاضی را بخوانم تا ۵ شنبه از یادم می رود اما با روش سه روز یک بار همه درس ها با هم دوره می شود.
اما یک نکته که دانش آموزان می گویند ما در کنار روش سه روز یک بار احساس می کنیم که یکی دو تا از درس ها را باید دوباره مطالعه کنیم؟ ما می گوییم شما به انتخاب خودتان دو تا درس را از اول تا انتها دوباره بخوانید پیشنهاد ما این است یک اختصاصی و یک عمومی باشد پس در کنار جمع بندی می توانید دو تا درس را به دلخواه بخوانید، توصیه من این است که غلب این برنامه را اجرا کنند حالا اگر یک ریزه کاری هایی هم در برنامه جمع بندی خود ایجاد کردید دیگر ابتکار شخصی است.
همان طور که گفته شد ابزار اصلی دوران جمع بندی کنکور های سال های اخیر است/ کتاب زرد قلمچی یا دور دنیا گاج شامل کنکورهای سال های اخیر هستند و منبع مناسبی میباشند.
دانش آموزان باید به چند نکته دقت کنند، اگر یک دانش آموزی دوران جمع بندی خود را ۴ هفته انتخاب کند و اگر در هر ۳ روز یک کنکور بدهد می شود هفته ای ۲ کنکور و ۴ تا ۲ تا می شود ۸ تا.
حتی اگر هر ۲ روز یک بار کنکور بدهد، در هر هفته می تواند ۳ بار کنکور سراسری بدهد که ۴ تا ۳ تا می شود ۱۲ تا.
پس از همین الان برنامه مشخصی برای تعداد کنکورهایی که میخواهید بدهید داشته باشید.
۱. آزمون به موقع شروع شود نه دیرتر و نه زودتر.
۲. آزمون کاملاً با کنکور شبیه سازی شود.
۳. ترجیحاً مراقب داشته باشند.
۴. رأس ساعت از اختصاصی ها به عمومی ها بروند.
هدف عدالت اموزشی
برای عضویت در کانال زیر ادرس را در تلگرام سرچ کنید و یا برروی لینک بزنید
اختصاصی بودن برای هر فرد
شما توی این دنیا منحصر به فرد هستین و کسی دیگه ای نیست که عینا اهداف و خصوصیات شما رو داشته باشه، بنابراین یک برنامه ریزی صحیح باید بر اساس خصوصیات جسمی و روحی شما تنظیم بشه.
انعطاف پذیری
برای هر فردی ممکنه در طول روز یکسری اتفاقات غیر منتظره (مثل اومدن مهمون) بیفته که اجازه نده طبق برنامه ریزی پیش بره اما نباید این اتفاقات باعث تغییرات عمده در برنامه ریزی شما بشه. حتما توی برنامتون ساعات و روزهایی رو برای جبران ساعت هایی که در اثر موارد غیر قابل پیش بینی از دست رفته قرار بدید.
در نظر قرار دادن اهداف
اینکه هدف شما برای شرکت در کنکور قبولی در چه رشته ای هست در برنامه ریزی خیلی اهمیت داره، چونکه قبولی در رشته های دانشگاهی مختلف رتبه و درصد های متفاوتی رو میطلبه. طبیعی هست که برای رسیدن به درصد و رتبه های خوب باید ساعات مطالعه بیشتری در طول روز داشته باشید و این ساعات رو در برنامه ریزی تون بگنجونید. مثلا داوطلبی که هدفش قبولی در پزشکیه با دو تا سه ساعت مطالعه در روز امیدی به دستیابی به هدفش نیست چون باید بیشتر از این ها مطالعه کنه.
سادگی و انجام پذیری
حتما توصیه میکنم برنامه ای واسه خودتون تهیه کنید که بتونید اجرا کنید. خیلی دیدم دانش آموزهایی رو که در اوایل جوگیر میشن و یه برنامه فضایی رو واسه خودشون تنظیم میکنن! نهایتش هم برنامه رو نمیتونن اجرا کنن و بی انگیزه میشن (روز از نو روزی از نو). توجه کنید که برنامه نباید فراتر از حد توان شما باشه، وقتی میانگین مطالعه روزانتون ۳ ساعته برای ۱۰ ساعت برنامه ریزی نکنید. شما باید قدم به قدم ساعت مطالعتون رو افزایش بدید.
تنوع برنامه ریزی
بارها داوطلبانی مشاهده شدن که ۶-۵ ساعت رو پشت سرهم صرف مطالعه یک درس خاص کردن، خب این روش درست نیست که در طول روز یک درس خاص رو مطالعه کنید و روز بعد یک درس دیگه رو. حتما تو برنامتون تنوع رو رعایت کنید، دروس اختصاصی رو در کنار عمومی در برنامه هر روزتون بگنجونید. این کار باعث میشه ک شما از مطالعه یک درس خاص در طول رو زده نشید.
قابل ارزیابی بودن
برنامه شما باید میزان پیشرفت و پسرفتتون رو بهتون نشون بده، یعنی باید بدونید تو انجام چه کارهایی و مطالعه چه درس هایی موفق بودید و یا ضعف داشتید. این ویژگی باعث میشه شما نقاط ضعفتون رو بشناسید و در برنامه ریزی های بعدتون برطرفش کنید.
مکتوب بودن
ثبت ساعت مطالعاتی هر درس به صورت جدا گونه و تعداد تستهای زده شده باعث ایجاد یک مقیاس اندازه گیری میشه! از طریق این مقیاس میتونیم بفهمیم نسبت به قبل چقدر پیشرفت کردیم تا خودمون رو بهتر از قبل ارتقا بدیم. یا اینکه اگر عملکردمون نسبت به قبل افت کرده برای بهبودش برنامه ریزی کنیم. بنابراین شدیدا پر کردن دفتر برنامه ریزی خودتون رو جدی بگیرید.
گام اول برنامه ریزی کنکور
برای برداشتن اولین قدم باید جواب یکسری از سوال هارو بدونی : ساعت مطالعه روزانه و هفتگی رو میدونی چقدره؟ میدونی چند ساعت میخوابی؟ میدونی چقدر زمان صرف سرگرمی (تلویزیون، شبکه های اجتماعی و تفریح با دوستان و…) میکنی؟ به طور کل باید بدونی که در طول روز چقدر زمان صرف کارهای مختلف میکنی، اگر جواب سوالات بالا رو میدونی قدم اول رو برداشتی، اگر هم که نه بهت توصیه میکنم چند روزی بدون اینکه برنامه ریزی کنی به ثبت کردن تاریخ و مدت زمان کارهایی که در طول روز انجام میدی بپردازی. برای مثال اینطور ثبت کن : ۱۲ شب تا ۷ صبح خوابیدم، ۸ تا ۸:۳۰ صبحانه خوردم، ۹ تا ۱۱ ریاضی خوندم، ۲ تا ۵ تلویزیون تماشا کردم، ۶ تا ۸ ادبیات خوندم و الی آخر. حالا بعد چند روز از عادتهای خودت خبر داری و میدونی که به طور میانگین چند ساعت در روز درس میخونی و چه قدر از وقتت رو به کارهای دیگه اختصاص میدی. تمام اینها رو به صورت مکتوب در دفترچهی خودت داری. این کار باعث میشه دقیقا بدونی در چه زمانی مشغول چه کاری هستی تا کمک کنه یک برنامه ریزی صحیح برای خودت داشت باشی.
گام دوم برنامه ریزی کنکور
برنامه ریزی شامل مراحل ماهانه، هفتگی و روزانه هست. یکی از خصوصیات برنامه ریزی اصولی حرکت از مقیاس های بزرگ به مقیاس های کوچیکه. برنامه ریزی ماهانه به این صورته که مباحث و دروسی رو که در طول یک ماه میخواید مطالعه کنید رو مشخص کنید مثلا چه فصل هایی از کتاب زیست و چه مباحثی از ریاضی و… باید بخونید. بهتره که حجم مطالعه رو هم مشخص کنید (مثلا ۸۰ صفحه ادبیات از صفحه فلان تا فلان). حالا برای برنامه ریزی هفتگی از حجم مطالعاتی و مباحثی که در برنامه ماهانه مشخص کردید کمک بگیرید، مثلا برای این هفته ۲۰ صفحه از اون ۸۰ صفحه ای که مشخص کردید و یا یک مبحث از مباحث مشخص شده کتاب ریاضی رو بخونید. کوچکترین مقیاس برنامه ریزی کنکور به صورت روزانه هست، حالا مباحث و حجم مطالعاتی برنامه هفتگی رو در روزهای هفته پخش کنید. مثلا برای خودتون تعیین کنید که روز شنبه از ساعت ۱۸ تا ۲۰ از صفحه ۳۴ تا ۴۲ فلان کتاب یا نصف یک مبحث ریاضی رو مطالعه کنید و تست هاشو کار کنید.
البته خیلی از داوطلبا چون آزمون آزمایشی شرکت میکنن با برنامه این آزمون ها پیش میرن و چندان نیاز به برنامه ریزی بلند مدت ندارن. معمولا آزمون های آزمایشی هر دو هفته و سه هفته یکبار برگزار میشه، بنابراین اینجا بیشتر باید به برنامه ریزی هفتگی و روزانه اهمیت بدید.
برنامـه مطالعاتـی شـما در سـال کنکـور بایـد تنـوع داشـته باشـه. تـو نمیتونـی مثل سـالهـای قبـل هـر روز فقـط یـک درس رو بـرای امتحانـات پایـان تـرم مطالعـه کنــی. شــما دومجموعــه درس بــرای کنکــور پیــش روی خودتــون داریــد، دروس عمومــی و اختصاصــی. برنامــه مطالعاتــی هــر روز شــما بایــد ترکیبــی از مجموعــه درس هــای ایــن دو گــروه باشــه. البتــه بایــد توجــه داشــته باشــی کــه نســبت مطالعـه دروس اختصاصـی و عمومـی در طـول روز همیشـه یکسـان نیسـت. بـه عنـوان مثـال داوطلـبهـای حرفـه ای در تابسـتان بـه دروس اختصاصـی نسـبت بــه عمومــی توجــه بیشــتری دارن و ایــن موضــوع بعــد از عیــد و در مــاه هــای پایانـی کنکـور به تعادل میرسه. بنابرایـن در برنامـه مطالعاتـی روزانهای کـه تنظیـم میکنیـد هـم بـرای دروس عمومـی و هـم بـرای دروس اختصاصـی وقت اختصـاص بدیـد.
نسـبت مطالعـه ایـن دو مجموعـه دروس در فصـل هـای مختلف سـال کنکـور میتونـه بـه شـرح زیـر باشـه:
مـرور از مهـم تریــن فراینـدهایـی هســت کــه باعـث تسـلط شــما بــر روی هــر مبحثـی میشــه. امکان نداره داوطلبی بتونه با یکبار مطالعــه یــک مبحــث خــاص، بــه درک درستی از اون برسه و تسلط پیدا کنه. مهمتریـن جملهای کـه در ایـن رابطـه میتونم بـه شـما بگـم ایـن هسـت: رمـز یادگیــری مؤثــر، تکــرار مطالــب هســت. تکــرار، یکــی از اهرمهــای قدرتمنــد در اختیـار ماسـت. تکـرار باعـث میشـه اطالعـات مـدام بـه مغـز مخابـره بشـه و مغـز بــا ایــن تکرارهــا اصطالحــا بــه خوبــی شــیرفهم میشــه. مـرور ایـن امـکان رو بـه شـما میـده تـا مطالعـه هـای ناقـص خودتـون رو کامـل کنیـد و فراینـد یادگیـری رو بـه طـور صحیـح و بـدون نقـص ادامـه بدیـد.
یکـی از مهـم تریـن ابـزار هـای مـرور در برنامـه ریـزی تسـت زنـی اسـت. بــه عنــوان مثــال بــرای درس هــای محاســبانی شــما فقــط یکبــار درســنامه رو مطالعــه میکنیــد و بعــد از تهیــه خلاصه در روزهــای بعــدی زمــان خودتــون رو صــرف تســت زنــی میکنیــد. ایــن رونــد فقــط مختــص درسهای اختصاصــی نیسـت، شـما درس هـای عمومـی کـه نیـاز بـه مهـارت پاسـخ گویـی بـه سوالات دارن (مثــل عربــی) رو نیــز بــا همیــن روش مــرور میکنیــد. بنابرایــن بــه تســت زنــی بــه چشــم یــک مــرور حرفــه ای نــگاه کنیــد.
از طرفــی درسهایـی مثـل زیسـت شناسـی، مباحـث حفظـی درس شـیمی و یـا درس دیـن و زندگـی رو بـا مطالعـه نـکات هایلایت شـده کتـاب درسـی مـرور میکنیـد. در نظـر داشـته باشـید کـه اگـر برنامـه ای کـه تنظیـم میکنیـد صحیـح و اصولـی باشـه، شـما در تمـام روزهـای هفتـه بحـث مـرور رو خواهیـد داشـت. حتمـا در انتهـای روز زمانـی رو بـه مـرور دروس خونـده شـده در طـول روز اختصاص بدیــد. همچنیــن در طــول هفتــه تایمهــای اختصاصــی مــرور بــرای درسهــای خونــده شــده در روزهــای قبــل قــرار بدیــد در صــورت انجــام ایــن کار میــزان فراموشـی رو بـه حداقـل میرسـونید و بـا بالا بـردن تسـلط روی دروس مختلـف بــه آرامــش ذهنــی فوقالعــاده میرســید.
خاله، عمو، دایی و هر دوست و آشنایی هر لحظه ممکنه در خونه رو بزنن و مهمون باشن در این شرایط دو حالت داری:
بهشون بگی عزیزم من نمیتونم امروز شما رو توی خونمون راه بدم چون کنکور دارم پس همین راهی که اومدی رو برگرد!
یا اینکه پذیرای مهمونها باشی و بدون نگرانی از تایمهای تحت عنوان جبرانی که قبلا در برنامه ریزی خودت پیش بینی کردی استفاده کنی.
زمانهای جبرانی که از قبل در برنامه خودت در نظر گرفتی اینجا معجزه میکنه و میتونی اون تایمی رو که از دست دادی انتقال بدی به زمان های جبرانی که از قبل در نظر گرفتی.
یکسری درسها هستن که ممکنه بعد از قبولی در دانشگاه دیگه رنگ اون رو نبینی اما برای اینکه نتیجه خوبی بگیری باید اونها رو بخونی. پس به جای اینکه غر بزنی که من عربی نمی خونم یا من از ریاضی بدم میاد با یک برنامه ریزی صحیح درسهایی که چندان علاقهای به اونها نداری رو مطالعه کن. تصورت این باشه که این درسها چقدر در آینده خودت تاثیر گذاره و درصد بالای اونها میتونه مسیر زندگیات رو عوض کنه.
البته میتونی از سیستم پاداش و مجازات هم استفاده کنی. بعد از اینکه برنامه درسی خودت رو اجرا کردی به خودت جایزه بده، مثلاً با خودت بگو بعد از تموم کردن این فصل یه میان وعده خوشمزه میخورم.» یا اگه تمام برنامه امروز رو اجرا کردم، میتونم امشب سریال مورد علاقم رو ببینم.». مسلما ساعتها خوندن درسی که بهش علاقه نداری تو رو خسته و بی حوصله میکنه پس با پاداش دادن به خودت مطالعه این درسها رو به فعالیتی لذت بخش تبدیل کن.
درباره این سایت